جدول جو
جدول جو

معنی شانه هید - جستجوی لغت در جدول جو

شانه هید(نَ / نِ هََ)
سه شاخه ای که غله را بدان باد دهند. (از اشتنگاس)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شانه بین
تصویر شانه بین
فال گیر که از روی استخوان شانۀ گوسفند فال می گیرد، فال بین
فرهنگ فارسی عمید
(اَ جَ خوا/خا)
گیرندۀ شانه، بمعنی شانه پیچ باشد. (بهار عجم) :
زلفی که سر ز صحبت خورشید میکشد
از پنجۀ رقیب چرا شانه گیر نیست.
میریحیی شیرازی (از بهار عجم).
ز سودای دلم او را زیان نیست
ندانم از چه زلفش شانه گیراست.
سلیم (از بهار عجم).
زلف شام غمم از بس بود آشفته سلیم
شانه گیرست ز آمیزش اوکاکل صبح.
سلیم (از بهار عجم).
رجوع به شانه پیچ شود
لغت نامه دهخدا
(یَ کَ دَ / دِ)
شانه کننده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(یَ زَ دَ / دِ)
پیچنده و گردانندۀ شانه و کتف، کنایه از سرکش و روگرداننده. (بهار عجم) (ارمغان آصفی)
لغت نامه دهخدا
(یَ بَ تَ / تِ)
فال گیر و این فال مخصوص بشانۀ استخوان بز باشد و این عمل را شانه بینی گویند. (بهار عجم). کت بین یعنی فال بین است که روی کت گوسفندی که در وقت مخصوص کشته شده باشد نگاه کند و حالات آینده را بگوید. (فرهنگ نظام). کنایه از فالگیر و این فال مخصوص بشانۀ بز میباشد و مؤلف را مسموع است که در ولایت (ایران) برشانۀ بز نقشی نویسند و بحساب پی بمقصود برند. (از غیاث اللغات) (ازآنندراج). فالگیر که از روی خطوط شانۀ گوسفند (پاروی گوسفند) طالع گوید. (یادداشت مؤلف) :
اینها سلیم کاکنون من میکشم از آن زلف
عمری به پیش ازهم (؟) میگفت شانه بینی.
سلیم (از بهار عجم)
لغت نامه دهخدا
(هَِ شَ)
شاه شهیدان. سیدالشهدا. لقبی است که روضه خوانها بحضرت حسین بن علی علیهم االسلام دهند. (یادداشت مؤلف) :
از نسل حسین بن علی شاه شهیدی
نز تخمۀ جمشیدی و نز گوهر مهراج.
سوزنی.
، لقبی است که پس از کشته شدن به ناصرالدین شاه قاجار دادند. (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
برگ مرکب شانه ای، نام برگچه هایی است که در دو طرف دم برگ اصلی و در امتداد و موازات آن قرارگیرند. چون: برگ گل سرخ و اقاقیا و گردو و غیره و بطور کلی نباتات تیره نخود و قسمتی از نباتات تیره گل سرخ دارای برگهای مرکب شانه ای میباشند. تعداد برگچه های آنها در گونه های مختلف متفاوت میباشد و در بعضی از گونه ها به یک و یا یک زوج تقلیل می یابد و برگهای مرکب شانه ای نیز ممکن است به برگهای مرکب جزء تقسیم گردند مانند انواع اکاسیا و جغجغه و شب خسب و غیره. این قبیل برگها را دوشانه ای مینامند. (از گیاه شناسی ثابتی ص 252)
لغت نامه دهخدا
(زَ)
دهی از دهستان بالاخیابان بخش مرکزی شهرستان آمل. دارای 130 تن سکنه. آب آن از چشمه و رودخانه. محصول آن برنج و غلات و مختصر لبنیات و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شانه بین
تصویر شانه بین
فالبین، فالگیر
فرهنگ لغت هوشیار
از ابزار بافندگی سنتی قدیم
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان دابوی جنوبی آمل
فرهنگ گویش مازندرانی